در گذشته چندان مرسوم نبود كه صفحات نسخه را پس از كتابت شمارهگذاري كنند چرا كه در عمل تقريباً ناممكن بود كه نسخهها را به گونهاي كتابت كنند تا شماره صفحههاي آنها با يكديگر برابر باشد.
بيگمان همه خوانندگان ديدهاند كه در اسكناسها بخشي هست كه هنگام قرار گرفتن در برابر نور، تصوير يا نوشتهاي در ميان آن نمايان ميشود. «آبنشان» نيز دقيقاً همين ساختار را دارد.
«افشان» يكي از زيباترين هنرهاي به كار رفته در نسخهپردازي ميباشد كه در تزئين نسخهها و مرقعات كاربرد داشته است.
«خط ناخني» از ابداعات تفنني در نسخهپردازي است و بيشتر در قالب قطعات خوشنويسي و بعضاً نقاشيها در مرقعات درج ميشد.
«كتابه» اصطلاحي است كه در واژه نامهها به چند معني به كار رفته اما عمدهترين معناي آن مربوط به نوشتههايي است كه در ايوان و سردر بناها - معمولاً به شيوههايي چون كاشيكاري ، سنگتراشي و ...- ايجاد ميشد.
از حدود سده دهم هجري و حتي اندكي پيش از آن هنرهايي چون نگارگري و خوشنويسي رفته رفته به هنرهايي مستقل بدل شدند و اجراي اين هنرها بصورت مستقل از نسخه و نسخهنويسي نيز رواج يافت.
استفاده از زر محلول در نگارش و تزئين نسخههاي خطي از ديرباز – حتي از نخستين سده اسلامي- رواج داشته است.
مي دانيم كه طبق يك رسم و سنّت كهن، هفت اصل براي نگارگري دورۀ اسلامي شناخته شده بود كه هركدام از آن ها به نامي شناخته مي شد.
«متن و حاشيه» يكي از شيوههاي كتاب آرايي ميباشد كه به دو منظور در نسخهها كاربرد داشته است. نخستين كاربرد آن مربوط به بازسازي نسخههاي آسيبديده است و گمان ميرود كه پيدايش فن متن و حاشيه كردن در كتابآرايي زاده همين نياز به بازسازي نسخهها بوده است.
هفتۀ کتاب را فرصتی برای بازنگری و آسیبشناسی تمام جوانب صنعت نشر، تولید و توزیع کتاب قرار دهیم.